بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 991
بازدید کل : 238875
تعداد مطالب : 157
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1
Alternative content
وصیت من
روزي فرا خواهد رسيد كه جسم من آنجا زير ملحفه سفيد پاكيزه اي كه از چهار طرفش زير تشك تخت بيمارستان رفته است، قرار مي گيرد و آدم هايي كه سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از كنارم مي گذرند. آن لحظه فرا خواهد رسيد كه دكتر بگويد مغز من از كار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگيم به پايان رسيده است.
در چنين روزي، تلاش نكنيد به شكل مصنوعي و با استفاده از دستگاه، زندگيم را به من برگردانيد و اين را بستر مرگ من ندانيد. بگذاريد آن را بستر زندگي بنامم . بگذاريد جسمم به ديگران كمك كند كه به حيات خود ادامه دهند.
چشمهايم را به انساني بدهيد كه هرگز طلوع آفتاب ، چهره يك نوزاد و شكوه عشق را در چشم هاي يك زن نديده است. قلبم را به كسي هديه بدهيد كه ازقلب جز خاطره ي دردهايي پياپي و آزار دهنده چيزي به ياد ندارد. خونم را به نوجواني بدهيد كه او را از تصادف ماشين بيرون كشيده اند وكمكش كنيد تا زنده بماند ونوه هايش را ببيند. كليه هايم را به كسي بدهيد كه زندگيش به ماشيني بستگي دارد كه هر هفته خون او را تصفيه مي كند. استخوان هايم، عضلاتم، تك تك سلول هايم و اعصابم را برداريد و راهي پيدا كنيد كه آنها را به پاهاي يك كودك فلج پيوند بزنيد.
هر گوشه از مغز مرا بكاويد، سلول هايم را اگر لازم شد، برداريد و بگذاريد به رشد خود ادامه دهند تا به كمك آنها پسرك لالي بتواند با صداي دو رگه فرياد بزند ودخترك ناشنوايي زمزمه باران را روي شيشه اتاقش بشنود. آنچه را كه از من باقي مي ماند بسوزانيد و خاكسترم را به دست باد بسپاريد، تا گلها بشكفند. اگر قرار است چيزي از وجود مرا دفن كنيد بگذاريد خطاهايم، ضعفهايم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند. گناهانم را به شيطان و روحم را به خدا بسپاريد و اگر گاهي دوست داشتيد يادم كنيد. عمل خيري انجام دهيد، يا به كسي كه نيازمند شماست، كلام محبت آميزي بگوييد. اگر آنچه را كه گفتم برايم انجام دهيد، هميشه زنده خواهم ماند.
مظفرالدين شاه و عبدالمجيد ميرزا عينالدوله (صدراعظم)
ناصرالدين شاه قاجار
ناصرالدين شاه قاجار در سفر سوم خويش به اروپا به همراه جمعي از مقامات ايراني و خارجي در لندن 1. ناظمالدوله (ميرزاملكم خان) 2. علياصغر امينالسلطان 3. ناصرالدين شاه قاجار 4. ابوالقاسم ناصرالملك 5. مهدي وزير همايون 6. مهدي مجدالدوله
ناصرالدين شاه قاجار به همراه عدهاي از رجال و خدمه خود در شكارگاه دوشان تپه در سال 1310ق 1. ابوالحسن اردلان 2. ناصرالدين شاه قاجار 3. غلامعلي عزيزالسلطان 4. اكبر سيفالسلطان
آيتالله آقانجفي و آيتالله شيخ نورالله نجفي
آيتالله سيدمحمدحسن ميرزاي شيرازي صاحب فتواي تحريم تنباكو
آيتالله آقانجفي اصفهاني
ژوزف نوز بلژيكي (رئيس گمركات ايران) و همكارش پريم
عليقلي سردار اسعد بختياري
باقرخان سالار ملي
حسين پاشا اميربهادر جنگ
عليقلي سردار اسعد بختياري
محمدولي خان تنكابني (سپهدار اعظم)
حسين امينالضرب اصفهاني
جعفرقلي سردار بهادر (سرداراسعد بختياري) به همراه تفنگچيان بختياري
علي ارشدالدوله، فرمانده قواي محمدعلي شاه در جنگ با مشروطهخواهان لحظاتي قبل از تيرباران
محمدولي خان تنكابني (سپهدار اعظم) در ميهماني سفارت روس در تهران
عليرضاخان عضدالملك نايبالسلطنه به اتفاق جمعي از رجال و مقامات دولتي از راست: محمدولي سپهدار اعظم، عبدالمجيد ميرزا عينالدوله، عليرضا عضدالملك، عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، حسن مستوفيالممالك و عليقلي سرداراسعد بختياري
چند تن از سران و خوانين ايل بختياري در اواخر دوره ناصري از راست : محمدحسين سپهدار، اسفنديار بختياري، نجفقلي صمصامالسلطنه، جعفرقلي سردار اسعد
نجفقلي صمصامالسلطنه بختياري نخستوزير دوران مشروطيت
عزيمت ابوالقاسم ناصرالملك به مجلس شوراي ملي براي قبول نيابت سلطنت احمدشاه قاجار با حضور محمدولي خان خلعتبري (نخستوزير) و جمعي از سران و خوانين بختياري. 1. نجفقلي صمصامالسلطنه بختياري 2. صادق صادق (مستشارالدوله) 3. ابوالقاسم ناصرالملك 4. محمدولي خلعتبري 5. حسن اسفندياري (محتشمالسلطنه) 6. نصرتالله اميراعظم 7. عليقلي سردار اسعد 8. يوسف اميرمجاهد بختياري 9. نصير بختياري (سردار جنگ)
نجفقلي صمصامالسلطنه بختياري با لباس رزم در دوره مشروطيت
مشروطهخواهان در زندان باغ شاه
جمعی از مشروطه خواهان هنگام ورود به مسجد سپهسالار
عده ای از مشروطه خواهان تبريز
تعدادی از مشروطه خواهان
تعدادی از مشروطه خواهان تهران
جمعی از مشروطه خواهان به فرماندهی "حاجی ميرپنج"
صحنه دار زدن ميرهاشم دوره چی – تهران رجب 1327 ق
در وسط محمدحسين امينالضرب نايب رئيس دوره اول مجلس شوراي ملي و رئيس اتاق تجارت تهران
نشسته : حاج محمدحسين امينالضرب، و چند تن از كاركنان تجارتخانه وي
كلنل محمدتقي خان پسيان فرمانده ژاندارمري ايالت خراسان در سال 1300 شمسي
سيد ضياءالدين طباطبايي
احمد قوام (قوامالسلطنه) والي ايالت خراسان، قبل از رئيسالوزرائي سيد ضياءالدين طباطبايي
احمد قوام رئيسالوزراء و برخي از اعضاي كابينه وي در ملاقات با احمدشاه قاجار. 1. حسن اسفندياري 2. احمد قوام 3. مهديقلي مجدالدوله 4. محمدحسن ميرزا قاجار (وليعهد) 5. رضاخان سردارسپه 6. احمدشاه قاجار
نشسته از راست: محمدابراهيم شوكتالملك علم امير قائنات و ابراهيم قوامالملك شيرازي. ايستاده سمت چپ: مهدي معتصمالسلطنه فرخ كارگزار خراسان
نجفقلي خان صمصامالسلطنه بختياري والي انتصابي قوامالسلطنه (رئيسالوزراء) براي خراسان
آيتالله شيخ فضلالله نوري
آيتالله شيخ فضلالله نوري و آيتالله سيدعبدالله بهبهاني
آيتالله سيدمحمد طباطبايي
روحانيون مشروطهخواه در منزل ميرزا محسن صدرالعلما
مشروطهخواهان در كنار ديوار سفارت انگليس در ايام تحصن
دود می خیزد ز خلوتگاه من
کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به
گیسوی سحر
خویش را از ساحل افکندم در آب
لیک از ژرفای دریای بی خبر
بر تن دیوارها طرح شکست
کس دگر رنگی در این سامان ندید
چشم می دوزد خیال روز و شب
از درون دل به تصویر امید
تا بدین منزل پا نهادم پای را
از درای کاروان بگسسته ام
گر چه می سوزم از
این آتش به جان
لیک بر این سوختن دل بسته ام
تیرگی پا می کشد از بام ها
صبح می خندد به راه شهرمن
دود می خیزد هنوز از خلوتم
با درون سوخته دارم سخن
فرستادهشده از سوی مسعود لقمان در تاریخ ۲۹ - بهمن - ۱۳۸۹
مسعود لقمان- نام «چالدران» با جنگ ارتش ایران به رهبری شاه اسماعیل صفوی با عثمانیها به رهبری سلطان سلیم اول در دهم شهریورماه ۸۹۳ خورشیدی گره خورده است. در این جنگ سپاه اندکشمار ایران، بهرغم رشادتهای فراوان، در برابر لشکر گران عثمانی که مجهز به سلاحهای سنگین بود، شکست خورد.
گفتنی است، نام این شهر پیشتر «سیه چشمه» بود که به پاس یادبود شهیدان جنگ چالدران که جان خویش را بر سر دفاع از خاک ایرانزمین دادند، به چالدران تغییر نام داد. بنا به گفتهی برخی پژوهشگران، چالدران در اصل «چهاردیران» به خاطر وجود چهار دیر یا کلیسا در این دیار بوده که به مرور زمان چالدران شده است.
مردم چالدران در کنار زبان ملی – پارسی- به ترکی آذربایجانی و کردی سخن میگویند.
گفتنی است چالدران به خاطر هوای خنک در تابستان، میتواند پذیرای گردشگران بسیاری باشد.
آرامگاه سید صدرالدین شیرازی و امیر عبدالباقی و سایر شهیدان جنگ چالدران
سید صدرالدین، وزیر شاه اسماعیل صفوی، از جانباختگان جنگ چالدران است که آرامگاهش در کنار امیر عبدالباقی و دیگر شهیدان این جنگ، میعادگاه دوستداران ایرانزمین است. این آرامگاه از بیرون ششگوشه و درونش مدور است.
گفتنی است در سال ۱۳۷۸ خورشیدی، سازمان میراث فرهنگی کشور با حفظ نقشهی نخستین این آرامگاه، آن را بازسازی کرد و یادمان آجری گنبدداری بر فراز آن ساخت.
آرامگاه شیرین و فرهاد
آرامگاه شیرین و فرهادِ روستای سعدل، آرامگاهی صخرهای است که با اتاقهای سنگی در دامنهی کوهی کنده شده اشت. بومیان بر این باورند که اینجا را فرهاد در فراق شیرین کنده است، البته دیرینگی این آرامگاه به دوران اورارتویی (هزارهی نخست پیش از میلاد) میرسد.
کلیسای تاتاووس یا قرهکلیسا
کلیسای تاریخی تاتاووس از زیباترین و پرنقشونگارترین کلیساهای ارمنیان ایران است که در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران بر پهنهی دشتی فراخ خودنمایی میکند.
به تاتاووس، قرهکلیسا نیز میگویند. «قرا» در زبان پهلوی آذری -زبان باستانی آذربایجان- به معنای بزرگ است که خود دگرگونیافتهی واژهی کلان پارسی است که امروزه نیز به همین معنا در زبان پارسی کاربرد دارد و از آنجا که این کلیسا از بزرگترین کلیساهای شمال باختری ایران بوده، کلیسای بزرگ یا قرهکلیسا نامیده میشده است.
گفتنی است هر سال در روزهای آخر تیرماه و هفته نخست امردادماه که برابر با کشتهشدن تادی مقدس (تاتاووس) و پیروان مسیحی اوست، ارمنیان سراسر جهان برای زبارت آرامگاه او در قرهکلیسا گردهم میآیند و آیینهای ویژهای را برپا میدارند.
قرهکلیسا نهمین میراث ایرانزمین است که در فهرست یونسکو ثبت شده است.
از دیگر آثار باستانی چالدران میتوان به دخمههای اورارتویی دلیک داش و چهل پله، آثار اورارتویی آیگون، آثار ماه و خورشید، کلیساهای صخرهای و منارهای سعدل، آرامگاه کشیش زاکاریان و آرامگاه ساندوخت متعلق به سدهی چهاردهم میلادی اشاره کرد.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
تفریحی
و آدرس
fathi.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.